دیکشنری
داستان آبیدیک
شکسته شده
english
1
general
::
raddled, broken
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
شکستگی استرنوم
شکستگی دنده
شکستگی دیواره آلوئول
شکستگی ساکروم
شکستگی فام تن
شکستن
شکستن پیمان ازدواج
شکستن پیمان یا تعهد
شکستن قیمت ها
شکستن کنده
شکستن یا فلج کردن اعضاء بدن
شکستنی
شکستنی بودن
شکسته
شکسته بند
شکسته شده
شکسته نفسی
شکسته نفسی کردن
شکستهبندی
شکستهنفسی
شکفتگی
شکفتن
شکل
شکل زمینه
شکل آویز
شکل پذیر
شکل پذیری
شکل پذیری حرارتی
شکل پیرایشی دگرسان
شکل تک مرحله ای
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید